Wednesday, April 4, 2007

خوب بود دیگر


ملوانان آزاد شدند. در مراسمی که به گفته یک تحلیگر در شبکه خبری اسکای ، نمایشی از دیپلوماسی از مد افتاده بود. چند انگلیسی دیدم از شدت خنده می گریستند، انگار که فیلم کمدی برایشان پخش می شد. همه آن چه به نمایش در آمد.

از فریادی که سردار کشید وقت گرفتن مدال. و اصولا مدال دادن وسط مصاحبه مطبوعاتی. نطق طولانی احمدی نژاد که خیلی ها را واداشت تا از جلسه بروند.تا آخرای کار و ظاهر شدن ملوانان با لباس های هاکوپیان و مدلی که به شلوار و تی شرت و پیراهن خانم فی داده بودند و همرنگ کردن پیراهن با روسری.

انگلیسی ها بیشتر به نظرشان بود که نمایش آزادی ملوانان چیزی شبیه به کارهای ایدی امین و موگابه بوده است

آزاده [ این اسم مستعارست چون نمی دانم که خودش راضی است به آوردنش نامش یا نه] دختر جوانی است که دوره دکترایش را در لندن می گذراند. وقتی تلفن کرد صدایش از خشم می پرید. می خواست نظر مرا هم که به نظر او کارشناس رسانه ها هستم بداند. دردش از این بود که می گفت هم دستگیرکردن ملوانان بريتانیائی کار خوبی بوده که قدرت و صلابت ايران را نشان داده و هم پایان کار متمدنانه بوده گرچه کمی دیر . به نظر او اگر کمی زودتر این راه را پیدا می کردند و نمی گذاشتند تونی بلر 48 ساعت مهلت بدهد خیلی بهتر بود. با اين وصف کاملا راضی بود آزاده از ماجرای دستگیری ملوانان و آزادی غرورآمیز آن ها. اما به گریه می افتاد وقتی که می خواست از اين صحنه آرائی آخر حرف بزند. هی می گفت شرم کردم. آن از دکور، اين از حرف ها، بعد هم آوردن اسرا و صحنه آرائی با آن ها.

می خواست بداند چطور ممکن است گروهی که به آن خوبی برنامه می ریزند و ابتکار به کار می آورند، چنین صحنه های چندش آوری بیافریند. چنین بی خبر از راه و رسم زمانه باشند.

می گفت استادش به او گفته شما ایرانی ها چرا اين قدر ضغف نفس دارید. این قدر به خودتان بی اعتمادید. این همه محتاج محبت هستید. چرا مدام می خواهید خودتان را ثابت کنید، سعی می کنید حرف های توجه برانگیز بزنید که نابلد هم هستید. می گفت دنیا کی اين همه وقت دارد که یک ساعت موعظه بی ربط بشنود.

تفنگذارانی را که معتقدید به آب های سرزمينی تان وارد شده اند دستگیر کرده و از قدرت آن ها نتریسیده اید. بعد که به مقصودتان رسیدید و موضوع قطعنامه شورای امنيت را از صدر اخبار به زير کشیدید، قبل از این که ابتکارتان به زیانتان بشود آن را جمع کرده اید. خوب بهانه ای هم پیدا کرده اید. تولد پیامبرتان . خیلی خوب این مراسم ديگر چه بود. چرا به يک ضربت شیری را که با اين هنرمندی دوشیده بودید سرنگون کردید.

راست گفت آزاده. همه چیز این برنامه ای که کاش به شبکه های تلویزیونی بين المللی اجازه پخش مستقیمش را نداده بودند،آزار دهنده بود و ناشی از نشناختن دنیا و سلائق مردم دنیا و ناشی از به کار نگرفتن متخصص است که فراوان داریم.

با اين همه غمین نباید بود بسیارند آن ها که اين بخش ها را نمی بینند و توجه به نتیجه کار دارند که خوب بود دیگر..

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At April 4, 2007 8:44 PM , Anonymous Anonymous said...

جناب بهنود ....شما دارید با احمدی نژاد همان رفتار ملا نصرالدین با خرش و پسرش
را تداعی میکنید !!!اقا جان اگر احمدی نژاد سوار و پیاده بشود باید از شما شلاق
بخورد !!میترسم اگر برخلاف ملا خر را بدوش بکشد انوقت صد برابر نقد میشود

شما که اگاه هستید بفرمایید این دیپلمات دو ماه قبل ربوده شد در ظرف ۲۴ ساعت
وارد تهر ان شد چگونه !؟ یا مسایل دیگری که پشت پرده خواهد ماند

اینکه احمدی نژاد با دستگیر شدگان حال و حولی !!کرده بخاطر اینکه در برکشت انها
از زهر تبلیغات مطبوعات انگلیس بکاهد....کمی تعقل و تفکر بد نیست از زبان


بلیر در مخالفت فیلم ۳۰۰حرف زدن بسیار مهم بود همین یک نتیجه
بسیار با اهمیت تر از همه چیز دیگر بود

 
At April 4, 2007 9:29 PM , Anonymous من احمدی نژاد نیستم said...

man ahmadinejad nistam!
(من احمدی نژاد نیستم)

 
At April 4, 2007 9:33 PM , Blogger من احمدی‌نژاد نیستم said...

بهنود عزیز درود بر تو
پست قبلی‌تان که راجع‌به طنز و طنزنویسی بود برایم جالب بود
دوست دارم به این یادداشت نگاهی بیندازید

انواع و اقسام دانشجو در ایران
(یا تست دانشجوشناسی ایرانی)
http://pouriaalami.blogspot.com/2007/04/blog-post.html

 
At April 4, 2007 9:50 PM , Anonymous Anonymous said...

Salam ,
Man fekr mioknam oon ostade gerami ke ba Azade khanoom harf zade British asil boode. Be nazare man etefaaghan be hameye oon che mikhaastand residand. Bale shaayed donya 1 sa'ate vaght nadaashte baashe! amma Blair ham 1 min. harf zad ! Pas hatman oon kheili ghavi boode va raazi !
Man fekr mikonam maa iranihaa chon kheili chiz haa ra dar morede khodemoon midoonim fekr mikonim ke baghie ham midoonand bad jomle haaye anhaa ra tafsir mioknim!
Aghaye Behnood shoma va man midoonim ke oon malavaane zan lebaaasesh oon shekli boode va rangesh admi bood va gheire ! amma melaat inja ham inha ra fahmidand!
taze man ke inja tooye alman hastam va mardomesh etefaaghan mesle Briton ha donbaal nemikardand ooza ra !
Kamran
Uni Ulm
Germany

 
At April 4, 2007 11:41 PM , Blogger Ali said...

درود بر بهنود عزیز ؛ هر چند به دلیل مسافرت و جدایی اجباری از اینترنت دیر شده اما؛ سال نو مبارک

این دومین باری است [ بعد از وقایع کوی دانشگاه و برخورد رسانه ای با آن ] که برایم تا این اندازه مصداق دارد این بیت

ای عجب دلتان بنگرفت و نشد جانتان
ملول
زین هواهای عفن و این آبهای ناگوار

واقعا ما را چه می شود ؛ واقعا می اندیشم که انجام کار ما چه خواهد شد؟ چرا باید تا این اندازه با تمام داشته های یک ملت بازی شود ، چرا باید " عملیات و طرحهای پیچیده نظامی " یک به یک و نابهنگام از آستین به در آید تا خواسته های نامشروع یک گروه به تدریج به کرسی نشانده شود ، چرا باید برای سرپوش گذاشتن روی کاستی ها و ندانم کاریها از غرور و احساسات ملی این مردم هزینه شود؟
کاش بتوان امیدوار بود که دست کم این سناریوی نخ نما و تهوع آور تنها بعد از وقوع این اتفاق و برای سامان دادن به اوضاع نوشته شده ، ولی به نظر می رسد که این گونه نباشد و این سیاه بازی ادامه سناریوی اول باشد یعنی ایجاد تنش و یک بحران خود خواسته و بعد حل آن به قیمت لگدمال کردن همه چیز ، چرا ؟
برای ساختن یک قهرمان
همان چیزی که درتمام تحلیلهای خبری صدا و سیما ارایه می شود
شگفتی ساز بودن رئیس جمهور

اما می پندارم که تمام این سیاه بازیها تنها و تنها می تواند مصرف داخلی داشته باشد و نه بیشتر

 
At April 5, 2007 1:31 AM , Blogger Mahdi said...

سلام آقاي بهنود
كجاي دستگيري اين ملوانان خوب بود؟
كاري كه با يك تذكر ساده حل مي شد ( اگر واقعا اين ملوانان وارد آبهاي ايران شده باشند) به كجا كشيده شد؟
در بريتانيا چه احساسي نسبت به ايران ايجاد شد .. نفرت؟ جايگاه ايران در جامعه بين الملل چه؟

راستي
خانه جديد مبارك
اميدوارم در خانه جديد عقايد جديد نداشته باشيد

 
At April 5, 2007 1:52 AM , Blogger mohamad said...

مسعود خان سلام
عیدت مبارک
اما تو را بخدا بی انصافی نکنیم
جدا گل کاشتیم
من احمدی نژاد را دوست ندارم اما نمره اش اگر بیست نبود حداقل هفده که بود. نبود؟

ضمنا از مقاله تری جونز هم ممنون .

به هر حال در من که غروری سخت افریده شد . اینجا در بیمارستان هیث وابسته به دانشگاه کاردیف کلی احتراممان بالا رفت .

من سایت شما را دوست دارم و ادبیاتت را هم
البته همانطور که قبلا هم گفتم از نظر فکری مثل شما فکر نمیکنم
ولی جان هر کی دوست دارید
انصاف
انصاف انصاف ....

سال خوبی داشته باشید
راستی اگر سری به کاردیف زدبد خوشحال خواهم شد در خدمتتان باشم
با دکتر سروش جونیور ذکر خیرتان بود
یا علی

 
At April 5, 2007 2:00 AM , Anonymous Anonymous said...

Behnoude Aziz,

Moddatist ke az khaandane neveshtehaayat (ke benazaram dar owje pokhtegieh resaanehyeeat minevisi (be maanande sedaaye Shajariaan dar avaakhere daheye 60) va omidvaaram ke in owje toraa foroodi nabaashad) binahaayat lazzat mibaram. Baari, lotfan az ghowle man be Aazaadeh! salaam beresaan va bego baa nazarieye GAAVE NOH-MAN SHIRE to, ostaadat, va Behnoud kamelan movaafegham. Vali faramoosh nakonim ke mizbaanaane mano to va Behnoud ham besalighegihaaye khasse khodeshaan raa daarand ke az dide maa Paarsihaaye moshkel pasand!! pooshideh nemimaanad. Mesaalash, dargirieh dishabe havaadaarane Manchester United va Rome ast, ke aasibash sadhaa baraabare bishtar az kolle aasibhaaye jesmi va roohie vaaredeh be malavaanaan va khaanevaadehaayeshaan bood, va baaztaabe resaaneyeeash kamtar az yek hezaarom. Nakonad fekr konim (yaa ostaadash fekr konad) inhaa zibaayeeh motlaghand! Harchand hanooz baayad besyaar az inhaa amookht, hamchon aanhaa ke pishtarhaa besyaar az maa amookhtand.

Kourosh (Sheffield)

 
At April 5, 2007 5:11 AM , Anonymous نازنین said...

برای از عجیب هم عجیب تر بود که آقای محمد از استادم انصاف خواسته بودند. به ایشان توصیه می کنم که برای این که بدانند انصاف کجاست به همین کامنت ها و کامنت های تمام مقالات آقای بهنود نگاه کنند و ببینند که مگر جز اینست که همیشه کسانی از دو سو به ایشان اعتراض دارند. این بهترین دلیل است که ایشان در نقطه انصاف ایستاده است. اما گیرم هر کس جائی را خود را ایستاده نصف جهان و محل حودث انصاف می بیند تا نظر مردم چه باشد. دیگران بهتر نقطه ایستائی ما را تعیین می کنند که به انصاف هست یا نه.

 
At April 5, 2007 5:14 AM , Anonymous سعید said...

حقیقتش با آقا محمد مخالف نیستم و موافقم که احمدی نژاد هفده گرفت شاید هم بیشتر . اما وقتی دیدم به کسی که این روزها مدام ناسزا شنیده که چرا مانند فلانی و [...] بحران ملوان ها را تحلیل نمی کند، دلم گرفت[...]

آدم های عاقل و میانه رو همیشه باید در ایران ما تهمت بشنوند و حذف شوند؟

تا کی

 
At April 5, 2007 9:52 AM , Blogger DADABASE said...

"the world" we poor Iranians dont know the rules of "the world" whose world mr behnoud? the world of the westerners? or the world of US the Muslims Arabs Iranians South Americans Africans? Iran does not care for its public image in the west. In fact it is this refusal that has brought the Iranian government millions of admirers in the real world and in the Western world. Your problem is that you do not speak with the street people, with the regular working class and underclass who identify with iran because of their own unfair situation. Stop referring to the west as "the world" or maybe that limited part of the planet that so far has been responsible for more death and destruction in recent memory is really your world.

I have lived in Canada for 20 years, and I still refuse to modify my speech and attitude to be "understood" by this society. Those individuals who really want to understand me will find a way to do so, and those who do not want to understand me, will never do so, even if I modify my personality and pretend I am like them.

 
At April 5, 2007 10:54 AM , Anonymous فرزاد said...

خودتان را زیاد نگران این دکور و این موعظه طولانی احمدی نژاد نکیند.به قول خودتان شاهنامه آخرش خوشه.راستش من فکر می کنم با این حرف های احمقانه و بی سرو ته ای که بلر بعد از آزادی ملوان ها زد و زیادی شورش را درآورد و شقیقه را به چیزهای دیگر رابط داد و کشته شدن همزمان سربازان انگلیسی در عراق را «موزیانه»به ایران و اعمال تروریستی آن ربط داد و خواست از آب گل آلود ماهی بگیرد،همان بهتر که همتایانی چون احمدی نژاد و موگابه و بدتر از آنها بیابد.درپایان اینکه همانقدر که احمدی نژاد بی دیسیپلین عمل می کند،بلر-بوش و دار و دسته هم دست کمی از او ندارند.فقط کت و شلوارشان با هم فرق دارد.به نظرم قبا یاکاپشن احمدی نژاد خوب به تن این بلر می برازد

 
At April 5, 2007 10:59 AM , Blogger Ashofteh said...

Ba Salaam
I don't think the last part of the show was designed for foreigners, people out of Iran, it was for iranians inside and Atrabs and Moslems outside of Iran, I don't think they are stupid enough to think they can impress the westerners that. The humiliating videos shown before was for Westerners, not to impress them, but to make them feel the bitter taste of inferior position.
regards

 
At April 5, 2007 11:20 AM , Anonymous Anonymous said...

I was under the impression that Muslim men were not supposed to look at women's eyes/face when spoken to!! Mr M seems to have been quite taken by the well fed British naval officer.

 
At April 6, 2007 4:16 AM , Blogger Mohammad E. said...

This post has been removed by the author.

 
At April 6, 2007 5:45 AM , Anonymous Anonymous said...

به نظر من احمدی نژاد زور کم دارد و قهر زود می شود اين است که بحران درست می کند و يا شايد هم سر مردم کلاه می گذارد نان نداريد فرق نمی کند تبليغات ناسيوناليتی نوش جان فرمايد

زرپانه

 
At April 6, 2007 7:33 AM , Anonymous Anonymous said...

I hate to say this but look at what class of people you are dealing with! I saw pictures of Mr. Saeedloo (the Vice President for executive affairs - Moavene Raees Jomhoor dar Omoor-e Ejrayee) in an official meeting with the Prime Minister of Singapore. This guy (Saeedloo) looked like he had left his house that morning to go buy a sangak bread and ended up in a meeting with another head of state! The fact is that these people just don't know ant better. The previous generation of leaders (Khatamis and Rafsanjanis) were just starting to learn and observe the protocols and rules. But these guys are really still acting like the peasants that they were! No disrespect intended but it is a fact!

 
At April 6, 2007 11:17 AM , Anonymous فرزام said...

خوب نبود! خیلی هم بد بود. نه آغاز بی دلیلش و نه پایان بی غرورش که خیلی سعی شد رنگ و بوی آبرومندی به آن داده شود. و البته این نمایشها داخلی است و گر نه هر قدر هم نادان باشند می فهمند تاثیری در خراج نخواهد داشت. بالاخره خودشان که می دانند از زور اولتیماتوم به چنین حقارتی تن داده اند

 
At April 7, 2007 1:39 PM , Anonymous Anonymous said...

سلام آقای بهنود
میدانید که چه قدر دوستتان دارم و از نوشته ها تان لذت میبرم ، همیشه پاینده باشید.
میخواستم از سرنوشت آن چند انگلیسی که از شدت خنده میگریستند سوال کنم آن هنگام که در جلوی دوربینهای بدون تصویر خبرنگار ،ملوانها همه با هم متنهای تایپ شده را ورق میزدند و چون نمایش فیلمنامه خوانی دبستانها از پس یکی نوبت به دیگری میرسید و رنگ سرخ شده ی صورتهای سپید شمالیشان با لیوانهای پشت سر هم آب فرونمینشست.
نکند از فرط گریه به چهره ی خندان عمو بسیم درآمده باشند؟
دلم واست تنگه تو این هوای تهرون..
جاتم خالیه تو یه ایوون بشینی و از همون چیزا که جلوی مرتضوی اعترافشونو کردی بنوشی..
دوستت دارم

 
At April 8, 2007 4:31 AM , Anonymous نهیب سکوت said...

سر جمع این 15 نفر به نون نوایی رسیدند که به مخیلشون هم نمی گذشت مخصوصا حالا که اجازه فروش خاطرات خودشان راهم گرفتند

 
At April 8, 2007 6:36 AM , Anonymous شهاب said...

آقاي بهنود. من هم در همين انگلستان شاهد واكنش هاي رسانه اي اين ماجرا بودم. تنها مثل آن آقا مي توانم بگويم كه بسيار بي انصافي نموده ايد. با اينگونه تحليلها اعتماد ما خوانندگانتان را ذره ذره از دست مي دهيد. استاد رسانه ! انصافا با نگاه به چهره بلر و احمدي نژاد در روز آزادي ملوانان نمي شد فهميد كدام طرف در اين ماجرا برنده شده است ؟

 
At April 8, 2007 9:42 AM , Anonymous Anonymous said...

namayeshi ke iran raah andaakht naashiyaane bood amaa dar majmoo mohkam istaadand va ensaafan dar in morede khaas bar khalaafe baghiye mavaared orze neshoon daadan va be raveshe khode gharbihaa jange rasaanei raah andaakhtan. ostade Azade khanoom ham tabiye ke in harfhaa ro bezane. yeki az khosoosiyaate Anglo-Saxon haa khod bozorg bini, fakhr forooshi va koochik kardane saayerin hast. harfhaai ke in ostade daneshgah zade, kaamelan neshoon mide ke Iran too in jange tablighaati barande shode va in aaghaa/khaanoom maatahte mobarakeshoon sookhte.

 
At April 8, 2007 10:23 AM , Blogger Sh said...

سلام
مطلب زير را را از وب نوشت آقاي ابطحي نقل مي كنم:
۱۷ فروردين ۱۳۸۶
عکس یادگاری
آورده اند که در قدیم ندیم ها اسب یکی از خلفا را دزیده بودند. اطلاعیه داد که هر کس آن را پیدا کند و تحویل دهد، خود آن اسب را به عنوان مژدگانی به او میدهند. پرسیدند خوب اگر قرار است همان اسب را به او بدهید، چرا این همه سر و صدا و اطلاعیه و اینا؟ نمیدانم آن خلیفه چه پاسخ داده بود ولی شاید گفته باشد که به اتفاق وزرایش میخواهد با آن دزد عکس یادگاری بگیرد!
همین جوری!

 

Post a Comment

<< Home