Saturday, April 18, 2009

داریم می آئیم

این مقاله امروز اعتمادست

پنجاه و چند روز مانده به انتخابات به عنوان صاحب يک راي که براي همين يک راي ارزش و اهميت قائل است و حاضر نيست از آن دست بردارد و به کسش وانهد، از روندي که اوضاع انتخابات به خود گرفته خشنودم. و در اين وضعيت برايم خيلي فرق ندارد که چه کسي انتخاب شود، نه که به راستي فرقي نکند بلکه همان طور که عباس عبدي نوشت، و درست نوشت، مهم اين است و بايد اين باشد که در هر حرکتي شبيه به اين جامعه براي رسيدن به مردمسالاري چه مي آموزد و براي نهادينه کردن دموکراسي چه گامي برداشته مي شود.

اولين موجب شادماني آني است که در رفتار آقاي موسوي و آقاي کروبي مي گذرد. همان ايجاب و قبول که دارد فضا را بر غوغائيان تنگ مي کند. فحش ندادن، فرياد نکشيدن، نفي نکردن. مردم را عاقل پنداشتن و به آرامي به آنها گفتن که چه در سر دارند.

اينها ثمر داده است. گوش کنيد صدايشان دارد مي گيرد، جوهر فحش و کينه در قلم بلاگر معجزه نويس دارد خشک مي شود، و دنبال بهانه مي گردد براي قهر کردن. ادبيات حذف و تهديد و فرمان بريدگي دارد بي مشتري مي شود. عربده جويي از رونق مي افتد، متانت و خردمندي در همين مدت کوتاه مردم ايران را محک زده است. در همين يکي دو هفته آشکارشده خطا مي کردند آنها که مي پنداشتند اکثريت مردم خامند و به قول شاعر به هزار وعده مي مانند و به يک فريب مي خسبند و راي خود را به شعار و سيب زميني مي فروشند.

آنان حتي تحليل شان از انتخابات گذشته هم نادرست بود هرچند عمليات پيچيده شان حاصل داد اما نه چنان بود که مردم همان ها هستند که عرايض خود را در چاه مي اندازند. اين ساده لوحي مي پنداشتند مشخصه اکثريت جامعه است و خطا مي کردند. تا همين جا حاصل فوق العاده است و برنده از پيش تعيين شده. اگر پدران مان و مادران مان، و پدران و مادران آنها در اين صد و اندي سال در هر انتخابات همين اندازه به جامعه آموخته و جامعه را به چالش انديشه و ورزش سياسي کشانده بودند، کارمان صدها بار بهتر از اين بود که هست. اما آنها خيلي زود هدف را تامين شده ديدند و در بازي سياه و سفيد هر بار فقط هدف شان اين بود که سفيد پيروز شود و سياه حذف شود. همين.

بي گمان به سرعت در اردوي همين دولت اتفاق هايي مي افتد و از جمله اينکه ديگر نخواهيم ديد در يک روز واحد رئيس دولت به ديدن چند هزار مردم کرمان که براي استقبال وي آمده اند، به شوق آيد و سخن از اداره جهان بگويد. در همان روز روزنامه رسمي دولت با شادماني تيتر اصلي خود را به اين خبر اختصاص دهد؛ «پيشنهاد خودروسازان امريکا به ايران».

خبري خالي از اعتماد به نفس و پر از تمنا. حتي در کوچک ترين و بي غرور ترين جوامع جهان هم پيشنهاد چند شرکت خودروسازي امريکا چنين بزرگ نمي شود و چنين شادماني نمي آورد که تيتر اول روزنامه دولت شود چه رسد به کشوري که 30 سال است با امريکا درگير بوده است. چه رسد که خبر هم خالي باشد و در آن از قول مديرعامل يک شرکت خودروسازي داخلي نوشته شده؛ «با توجه به فشاري که احتمال مي دهيم دولت امريکا به اين شرکت ها وارد کند، تا زمان قطعي شدن توافقات از اعلام رسمي نام دو شرکت پيشنهاد دهنده همکاري خود داري مي کنيم.»

يعني هيچ. چنان که دنباله خبر هم قرعه پوچ است وقتي مي گويد «برخي از خودروسازان اروپايي که پيش از اين اصلاً حاضر به همکاري با ما نبودند، در دو ماه اخير پيشنهاد مستقيم خريد سهام و کار مشترک به سايپا داده اند که پيام خوبي براي کشور ماست.» يکي بپرسد کدام شرکت اروپايي تا به حال حاضر به همکاري با ايران نبود، در دو ماه اخير چه ديده اند اروپايي ها که کار نکرده مي کنند جز برپايي جشن براي خريد زندان بدهکاران از کيسه دولت [بگو منت گذاشتن و دعا گو درست کردن]. اما واقعيت اين است که خودروسازان اروپايي همواره آماده همکاري بودند از قضا دولت هاي قبلي مقررات سختي تدوين کرده بودند که آنها نتوانند بدون انتقال تکنولوژي وارد بازار حمايت شده و آماده داخلي شوند. تازه يکي نيست بپرسد چرا پيشنهادهايي که هنوز نه بررسي شده و نه به تصويب مراجع صاحب صلاحيت رسيده، پيام خوبي براي کشور ماست. اين چه بي غروري است، در همان حالي که رئيس دولت خبر مي دهد که دنيا از ما براي مديريت کمک مي خواهد.

انتخابات و صندوق راي برکت است. جوامع مردمسالار در فرصت انتخابات شادماني مي يابند و احساس مالکيت و تعلق کشور به خود در وجودشان مي جوشد. در جوامعي که مردمسالاري در آنها نهادينه نشده، نه صندوقي هست نه انتخابي، و گاه نه که لبخندي نيست، تازه گلوله و بمب و خون هم هست که بر سنگفرش خيابان ها جاري مي شود.

و انتخابات روان بهترين مجال است براي گريز از سرنوشت دوم. و ما داريم مي آييم

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At April 18, 2009 5:38 PM , Anonymous سید علی سنائی said...

شما که اصرار به گفتن اسم داری، نام این روزنامه دولت رو می‏بردی.
فکر می کردم شما اهل اعتدالی، ولی حالا می بینم خیلی کوچک و بزرگ نمایی می کنید.

 
At April 18, 2009 6:07 PM , Anonymous Anonymous said...

جناب سنائی روزنامه دولت یکی بیشتر نیست و آن هم روزنامه ایران است چطور می فرمائید اسمش را خوب بود می آوردند . در ضمن این پوشیده گوئی یکی از ظرافت های نوشتن است که می خواهد خیلی هم وقیح نباشد چه ربطی به کوچک و بزرگ نمائی دارد.

گذشته از این باز هم مجبورم از شما تشکر کنم برای این زحمت و گشودن چشم های ما.

 
At April 18, 2009 6:08 PM , Anonymous نادر said...

چه جالب چه خواندنی

 
At April 18, 2009 8:58 PM , Anonymous Anonymous said...

ببری که تاب دیدن ابر بالای سر خود را نداشت با دیدن قیچی تیز به کاغذی بودن خود پی برده و مستأصل شده . میگویند که نیش پشه ، فیل را بد جوری عاجز میکند .

 
At April 19, 2009 12:15 AM , Anonymous محمود said...

بهنود جان درود!

با همین سن نداشته‌ام به یاد می‌آورم «آدینه» را در سال 76 و آن مقاله به‌یادماندنی که همیشه به آن استناد می‌کردید که چنین بود و چنان. بگذریم...

همه‌ی این مداراها را از همان انتخاب دوم خرداد76 داریم. همه همان است که بعدها روزنه‌ها گشوده شد. کیست که نداند. کیست که نداند اما متاسفانه به یک‌باره همه‌ی نخبه‌گان غافل می‌شوند هر چند استثنائاتی چون «بابک احمدی» هم هستند که حق «خاتمی» را ادا می‌کنند و او را نماد اصلاحات می‌دانند و رفتارها و حرکات او را صحیح می‌شمارند.
همه امیدواریم. حتمن امسال دولت در دستان کسانی‌ست که با رای اکثریت قاطع مردمی بر مسند است که جز آزادی و حقوق شهروندی چیزی بیش‌تر نخواسته است. آزادی مدنی پایه‌ و اصل یک جامعه‌ی مردم‌سالار است.

شاد زی

 
At April 19, 2009 2:23 AM , Anonymous کتایون م said...

چند ماهی هست که در حسرت خواندن نوشته ای در مورد انتخابات نوشته هایتان را زیر و رو می کردم , متشکرم که هر چند کوتاه شکنجه ی پنهان سکوتتان را آشکاره کردید , کمی آرام گرفتم

 
At April 19, 2009 2:27 AM , Anonymous شاگرد شما said...

احساس می کنم [...] مانع است که بلند حرف بزنی و تصور می کردم دیگر در حسرت این که با نگاه مهربانت انتخابات را ببنیم می مانیم. اما شادمان شدم واقعا اگر محذوری نداری بنویس روزهای سخت و تعیین کننده ای است من می دانم که خیلی از جوان ها مثل من با فیلترشکن دنبال می کنند که بدانند چه نوشته ای. به [...] و [...] که نمی توان اعتماد کرد آن ها سیاستمدارند و دنبال فرصتی برای گرفتن مقام .
شاگرد شما

 
At April 19, 2009 2:31 AM , Anonymous نازک said...

من [...] هستم دیدید هفت سال گذشت و بزرگ شدم. هنوز کتابچه ای را که امضا کرده بودی دارم برای اطلاعتان عرض می کنم که در صفحه آخرش نوشته اید "[...] دخترم پس فردا زودتر بیا و یک قصه دویست کلمه ای بنویس از هر چه می خواهی . اگر سوژه ای پیدا نکردی از همین امروزت بنویس. می خواهم آن را نگاه دارم یادگار تو که هر وقت بزرگ شدی نشانت بدهم. پس با دقت و طمانیته بنویس. اصلا نوشتن کاری جدی است عزیزم استخوان آدم را می شکند وروح را می ساید شاید هم جلا می دهد".
و آن پس فردا نیامد. تلفن کردند که شما به سفری می روید برای سه هفته و سه هفت شد شش سال .
حالا که نیامده اید دست کم دست ما را بگیرید و از دور بگوئید چه باید کرد گم شده ایم [...]

 
At April 19, 2009 8:54 AM , Anonymous Anonymous said...

vala hala ma nemidoonim dolaTie ya melaT ama inam khabar marboot be pishnahade ghoolhaie khodrosazie usa

http://www.jahannews.com/fa/pages/?cid=46062

inam rooznamash

http://www.jahannews.com/

 
At April 19, 2009 12:37 PM , Anonymous بهداد said...

بهنود عزیز ، درود

به امید اینکه این فضای باز کنونی پس از دومین دو خرداد همچنان پا بر جا بماند.

پاینده باشید

 
At April 19, 2009 12:41 PM , Anonymous بهداد said...

بهنود عزیز با درود مجدد

ظاهرا فیلتر سایت شما نیز برداشته شد

از برکات انتخابات است و فضای بازی که فرمودید. کاش از دستش ندهیم

 
At April 20, 2009 12:49 AM , Blogger mahyar said...

آقای بهنود با انتخابات در زیر نظر قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی چیزی عوض نخواهد شد
اراده رهبر بر سکون و استبداد است این جو با انتخاباتهای نمایشی جمهوری اسلامی نمیشکند
لطفا مردم را گمراه نکنید و کامنت مرا هم سانسور

 
At April 20, 2009 2:18 AM , Anonymous Anonymous said...

همهمه عجیبی یکهو در مطبوعات غربی شروع شد انهم بخاطر حضور
احمدی نژاد در کنفرانس ضد نژاد پرستی در دوربان که بی بی سی
پرچمدار است و فیلم و عکس بسیار است که نشان میدهد تا اینجا
که معلومه آمریکا و آلمان و کانادا و استرالیا و ...بخاطر موضع گیری
سازمان حقوق بشر وابسته بسازمان ملل علیه اسراییل از شرکت کردن
معذرت خواستند فعلا فرانسه و انگلستان و سوید و نروژ و ...اعلام کرده
اند اگر احمدی نژاد تند روی کرد از جلسه خارج میشوند و ....خلاصه
عرض کنم این نفوذ عظیم یهودیان امریکا و اروپا اصل قضیه
مطبوعات غربست و احمدی نژاد هم درست بهدف زده تا ان مطبوعات
ویرا سر خط اول اخبارشان کنند

 
At April 20, 2009 2:43 AM , Anonymous Anonymous said...

مخالفت کیهان با سفر احمدی نژاد به دوربان 2 الکی و برنامه ریزی شده بود تا این سفر را پر اهمیت کند. من نظرم این است که باید محکم پای کار بایستیم.
بعد هم خطاب به آقا یا خانم مهیار چیزی را عرض کنم یک موقع آقای بهنود در تلویزیون صدای آمریکا نکته ای را گفت که خیلی به نظرم جالب آمد . گفت سی سال است که شما به هر بهانه تحریم می کنید انتخابات را. این چه سیاسی و چه نقشه ریزی است که سی سال است عوض نمی شود. در عوض طرف مقابل دستتان را خوانده و بر اساس تحریم شما برنامه ریزی می کند. در چند انتخابات اخیر کاری می کند که تحریم شما به زیان اصلاح مملکت درست شود. حرف شما از سر سیری است ما که در ایران زندگی می کنیم کمی هم زندگیمان بهتر شود در حد روزگار دولت خاتمی برایمان فوق العاده است . به قول استاد صد سال به هوای این که صددرصد خوب شود از اصلاحات تدریجی پرهیز کردیم و حالا عقب کشورهای دیگر خاورمیانه ایم . اما دیگر نه . فریب شما را نمی خوریم. همین مطمئن باشید که نمی خوریم

 
At April 20, 2009 2:44 AM , Anonymous فضول said...

مرد ترا به خدا بنویس می ترسم زندگیمان چهار سال دیگر هم به دست انواع مهیارها خراب شود ها.
دوستان برادران ترا به خدا روز رای گیری هجوم ببرید و به کسی رای بدهید که احمدی نژاد نباشد

 
At April 20, 2009 9:06 AM , Anonymous hamid said...

شما دارین میاین ما هم داریم تبلیغ می کنیم که بیاین . ولی مردم رو نمیدونم. جون مسعود میترسم مردم پاپی نشوندواصلاحات آخرش بشه جریان مصدق و پتو و احمد آباد.

 
At April 20, 2009 7:34 PM , Blogger خار چشم said...

جناب بهنود معلومه امروز ما شاالله سر دماغ هستید و دنیا را صورتی می بینید. خدا بیامرزد پدر بزرگ بنده هم وقتی از سر منقل تریاک بلند می شد همه چیز را همینقدر خوب و بی نقص می دید.

 
At April 21, 2009 1:39 AM , Anonymous Anonymous said...

این رضا اصلان هنوز بمرز سی سالگی هم نرسیده اما در مطبوعات امریکا
بخصوص سی ان ان با چالش با بزرگان سیاست امریکا دارد چهره معروفی
میشود امروز در برنامه ولف بلیتزر مشهور با دیوید گورگن در باره
مسئله دوربان و احمدی نژاد بگو مگوی جانداری داشت بخصوص که
دیوید گورگن در دولتهای ریگان و بوش پدر مشاور امنیتی بوده و بسیار
کارکشته و خبره ....اصلان دفاع منطقی از مسایل ایران میکرد و این
درست کاریست که هزاران خبر نگار و ژورنالیست یهودی طرفدار
اسراییل میکند ولی فاصله نجومیست و تعداد ایرانی اندک و بهمین
خاطر ایران مثل کیسه بوکس مطبوعات غرب شده

 
At April 21, 2009 2:35 AM , Anonymous PARVANE. CH said...

OSTADAM HIRAT MIKONAM AZ TASAMOH VA BZORGVARI SHOMA. BAYAD HAME MA YAAD BEGIRIM. AMA SOAALI HAM DARAM. KESI KE JORAT NADARAD NAM KHOOD RA HATA YEK NAAM FARZI BENEVISAD VA MINEVISAD KHAR CHESHM, KE AZ NAZAR MAN YANI KHARI DAR CHASHM DARAD, CHERA CAMENTASH MIAAID VA MAN KE PRIROOZ HARFE DELAM RA RAGE BE KAAR JADID SHOMA NEVESHTAM EJAZEH PUBLISH NADADID. GELLE DARAM.

 
At April 21, 2009 4:07 AM , Blogger mahyar said...

خدمت آقای بهنود و تمام علاقه مندان به شرکت درانتخابات قدرت اصلی در جمهوری اسلامی دردست رهبر است
رییس جمهور کارگزار رهبر بیش نیست اگر هم در این حرف من ضعفی وجود داشت 8 سال دوره خاتمی آن را به خوبی ثابت کرد
اصولا مسائلی مانند روابط خارجی و نوع برخورد با مردم توسط رهیر تعیین می شود
من تعجب می کنم با آنهمه مقاومت آقای خامنه ای در مقابل آزادی مطبوعات و حقوق بشر و رابطه با آمریکا باز هم عده ای آماتور سیاسی از شرکت سخن می گویند من به اصلاحات بنیادین خارج از صنوق رای جمهوری اسلامی می اندیشم

 
At April 21, 2009 6:04 AM , Anonymous AMATOUR said...

HAR KAS DAR IRAN SARI DARAD HAVADAR SHERKAT DAR ENTEKHABAT AST. MAN NEMIDANAM INHA CHE LHOSH MAGHZ HAEEI HASTAND KE NEMIFAHMAND KE MA BRAIEMAN FARGH MIKONAD LHATAMI BA AHMADINEJAD BIABROO. AMATOOR VA (...) LAGHABE ANHAST KE NADANIHAIE KHOD RA DANAEEI TASAVOUR MIKONAND VA)...(

 
At April 21, 2009 11:02 AM , Anonymous marjan said...

sa;am ostad,mamnoon az neveshtatoon.montazere neveshteh haye por az noktaeh toon hastam.

 
At April 22, 2009 12:07 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام بهنود عزيز
زيبا تر از مقاله ات اين بود كه ديگر نيازي به فيلتر شكن نبود.به اميد ايران آزاد و ديدار تو در وطن.
عليرضا

 

Post a Comment

<< Home