Monday, October 12, 2009

قدرت مردم ، قدرت احمدی نژاد


این متن مصاحبه ای است که جووانانجلی با من کرد برای مجله اونیتا

اتفاقي که در شرف وفوع است، یک انقلاب اینترنتي است. مسعود بهنود نویسنده و خبرنگار ایراني معتقد است که حکومت می تواند ده ها روزنامه نگار را زندانی کند اما قادر به مقابله با صدها و هزاران "شهروند- روزنامه نگار" که دست به مبارزه مدنی زده اند، نیست.


مسعود بهنود، پایه گذار و سردبیر بیش از بیست روزنامه است که همگي توسط حکومت ایران توقیف شدند. به دلیل تلاش برای آزادي بیان، ماه ها در سلولي تنگ و تاریک زنداني شد. او امروز در لندن زندگي مي کند. بهنود یکي از مهمانان نشست بین المللی در شهر فرارا است.

نویسنده ایراني معتقد است "مردم قدرت خود را کشف کرده اند". بهنود می گوید: "قدرت جنبش سبز در توانایي اش در متحد کردن افکار متفاوت سیاسي است. براي متحد شدن لازم نیست یک عقیده سیاسي یا یک وابستگي سیاسي مشترک داشت. این اتحاد یک نیاز است: نیاز به زندگی بهتر و آزادی بیشتر".

حکومتي که امروز در سرزمین شما بر سر قدرت است را چگونه توصیف می کنید؟
حکومت ایران بدتر از حکومت های مستبد، دین سالار و نظامي منطقه نیست. تفاوت در ملت هاست. مردم ایران خواهان دموکراسي هستند و براي آن مبارزه مي کنند، بیشتر از مردم سایر کشورهاي منطقه.

چه کساني ارکان اصلي "موج سبز" در ایران هستند؟

در ایران چهار جنبش بزرگ آزادیخواهي در یک قرن گذشته اتفاق افتاده است. جنبش فعلي عمیقا با جنبش هاي قبلي متفاوت است زیرا این بار پشت این جنبش یک ایدئولوژي وجود ندارد و یک حزب مشخص آن را اداره نمی کند. ارکان اصلي موج سبز مردم عادي هستند. و همین قدرت زیادي به آن مي دهد، زیرا همه می توانند وراي تعلقات سیاسي خود در آن شرکت کنند. چیزي که مردم را به هم پیوند مي دهد: نیاز به زندگي بهتر. آزادي بیشتر است.


یک زندگي بهتر.خواستار آزادي اطلاعات شدن. چراچنین خواسته هایي تا این حد باعث ترس حکومت شده است؟

ایران از سال 2001 بدل به بزرگترین زندان روزنامه نگاران شد. من هم چند ماه آن را تجربه کردم. یک روز این امکان برایم بوجود آمد که در کنفرانسي در لندن شرکت کنم و بعد ناگزیر شدم براي ادامه زندگی در آنجا بمانم. در همین دوران بود که بیش از 50 روزنامه نگار مهم ایراني به زندان افتادند؛ بیش از صد روزنامه بسته شد.اما جریان تبادل اطلاعات بازدداشت نشد. از لابلاي خطوط مي شد به اخبار دست پیدا کرد.

روزنامه نگاران دستگیر شده بودند، اما جاي آنها را شهروندان پر کرده بودند. حالا خبر ها از طریق تلفن همراه، اینترنت و موسیقي پخش مي شود...نیرویی که حکومت بیش از هز چیز از آن مي ترسد، وبلاگنویس ها هستند. آنها مي توانند روزنامه نگاران را دستگیر کنند اما موفق نشده اند از زیاد شدن تعداد بلاگرها جلوگیري کنند:تعدادشان دستکم ده هزارتاست اما گفته مي شود رقم اصلي پنج برابر این رقم است. اتفاقي که افتاده است یک انقلاب اینترنتي است و ارکان اصلي آن " شهروندان-خبرنگار" هستند. همه تصاویري که از "موج سبز" در اینترنت موجود است توسط افراد عادي بوسیله موبیل گرفته شده است. این نشاندهنده مدرن بودن کشور و خرد جامعه مدني است که مي داند چگونه خواسته هایش را در مورد آزادي بیان کند.


در این روزها جوامع بین المللي درحال بحث بر روي نحوه برخورد با پرونده اتمي ایران است. آیا راه حال جدیدي وجود دارد؟

در داخل "موج سبز" بحثي درباره تاثیرات تحریم در جریان است. کساني معتقدند که تحریم به مردم ضرر مي رساند و برخي دیگر برعکس معتقدند که تحریم ها به حکومت ضربه مي زند و آن را تضعیف می کند. من معتقدم که تحریم فقط به حکومت ضربه نمي زند بلکه به مردم هم ضربه مي زند. در داخل جنبش یک شکاف وجود دارد: یک گروه آماده دادن تاوان تحریم هستند و گروهي دیگر که معتقدند تشدید تحریم ها ممکن است نتیجه عکس بدهد. در اینجا مسئله غرور ملي هم مطرح است که نباید آن را به انقلاب خمیني منتسب دانست.

احمدي نژاد از نظر شما کیست؟
او فردي است که از قشر پایین جامعه آمده است. احمدي نژاد وسیله اي در دستان قدرت است؛ قدرت نظامي و قدرت مذهبي. صدایش را بالا مي برد و شخصیتي پرقدرت مثل یک رهبر مي گیرد. اما محمود احمدي نژاد وسیله ای است در دستان قدرت.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At October 15, 2009 3:51 AM , Anonymous Anonymous said...

متأسفانه این موج در حال حاضر کودکی را ماند که هر لحظه امکان ربودن یا انحرافش از سوی برخی حرامزاده گان بیمایه می رود . تاریخ ما کم از این موج سواران ندیده است . مشنگ قشنگ دیار ما چماق بدست بود لکن خود چماق دست دیگران شده است . این سرنوشت کسانی است که حرفشان هرگز صبح نداشته است .

 
At October 15, 2009 11:24 AM , Blogger Maziar Zand said...

آقا پادکست ها رو ادامه بدید

 
At October 15, 2009 11:58 AM , Anonymous dalghak said...

با نظر شما موافق نیستم.
2- نظر شما بر مبنای دوقطبی جنبش سبز سیاسی ودیکتاتوری همبستۀ سیاسی آیت الله خامنه ای واحمدی نژاد پایه گذاری شده است. درحالیکه من جنبش سبز را با وجه اجتماعی می شناسم ومی دانم ولذا دو قطبی من از جنبش سبز اجنماعی در برابرمرگ اندیشی روحانیان سنت گراوسیاسی نشأت می گیرد.
3- من اعتقاد واعتمادی به پرزیدنت اوباما ندارم ولذا نه گمانم او بتواند روابط ایران وامریکا رابه سطح عادی سازی دشمنانه هدایت و به سر انجام برساند ولیکن اگر چنین امر مبارکی قابل اتفاق افتادن باشد فرقی نمی کند بدست وارادۀ کدام شخصیت سیاسی ایرانی انجام شود.
4- ما باید به باشگاه سیاسی جهان برگردیم. واین اولین شرط عبور از وضعیت سیال انقلابی سی ساله به حکومتی مستقر وبا حداقل معیارهای حکومت مدرن است. چون جهان بینی لیبرالیسم نسبت به همۀ سایر جهان بینی های مدعی حکومت(ازجمله مذهب ایدئولوژیک)برتری نرم افزاری قطعی دارد لذا ورود امریکا بعنوان سمبل لیبرالیسم جهانی به مناسبات با ایران باعث عقب نشینی سریعتر وشدیدترتحجر مذهبی می شود. ومن یقین دارم که شاکلۀ جنبش سبز اجتماعی طبقات متجدد ایرانی قبل از هر خواستۀ سیاسی خواستار حداقل آزادی های اجتماعی وتنوع سبک زندگی است.
5- ومن می خواهم مدعی بشوم که احمدی نژاد ویاران استعداد سبز شدنشان بیش از برخی اسم های دیگری است که ما آن ها را سبز معرفی می کنیم ویا گمان داریم که همۀ نام دار های ضد شادی وموسیقی وهیجان در عرصۀ عمومی وزن وفوتبال و"امر مدرن" اگر فقط با احمدی نژاد مخالف باشند غنیمت است وما می توانیم آنهاراسبزثبت نام کنیم.
6- به اوباما بگویید که با احمدی نژاد مذاکره کند وبداند که فعلاً در ایران احمدی نژاد می تواند تصمیم بگیرد. واگر این فرصت از دست برود بازهم دچار دور باطلی خواهد شد دنیا که با چه کسی در ایران پای میز مذاکره بنشیند. چون تاریخ سی ساله به ما می گوید که تا قبل از احمدی نژاد همۀ سیاستمداران در قدرت خودشان را تصمیم ساز می دانستند ونه تصمیم گیر.

 
At October 15, 2009 12:00 PM , Anonymous سعید از رم said...

آقا کی ایتالیا بودید کاش ما خبر داشتیم و گاو می کشتیم یا بهروز [...] را. خدا درد و بلای شما را بزند به سر این روزنامه نگاران ایتالیائی که از متانت بوئی نبرده اند

 
At October 15, 2009 12:52 PM , Anonymous شاهد said...

بهنود جان ، این مصاحبه همه چیزبود وهیچ نبود .یعنی نمی دانم چرا آخرش توی خماری ماندم احساس می کنم بیشترازاین ها می شد حرف زد وشاید بهتر. موفق باشید

 
At October 15, 2009 1:22 PM , Anonymous Anonymous said...

جناب آقای حجت الاسلام بهنود ِ پهلوی شما که در کنفرانس دو ماه پیش در لندن گفتید مردم ایران همین روزها بر میچپند توی خونه هاشون و جنبش خاموش میشه
وه .. وقاحت هم حدی داره

 

Post a Comment

<< Home